شرح مصاحبه
سلام دوستان
درباره رفتن تا ابوظبی چیزی نمیگم، فقط از هتل شروع میکنم که پیشنهادمیکنم خودتون رزرو کنید، با رمز دوم کارت میتونید ریال پرداخت کنید و قیمت ها هم بسیار خوبه من از سایت «بریم سفر» هتل الدیار دانه رو رزرو کردم که هر چی از خوبیش بگم باز کمه، اما روز مصاحبه رفتم سفارت،خیلی استرس داشتم، یکی از دوستان رو که قبل من مصاحبه داشت رو در بدو ورود دیدم که خداروشکر قبول شد، بهم گفت که از صبح همه رد شدن، دیگه من مثل یه گربه چسبیدم به سقف از ترس :))، بعد از ده دقیقه صدام کرد، رفتم تو، یه خانوم جوون و بسیار بسیار مودب و با جدیت،ازش اجازه خواستم و نشستم
مرجع : گروه کبک فرندز در فیسبوک :https://www.facebook.com/groups/107362842710057/3
اول توضیح داد که یا قبولی یا ردی یا کندسیونل و در پایان هر جمله منتظر تایید من بود که یعنی فهمیدم، با پاسپورت شروع کرد، سوال بعد چرا کبک؟ منم از شرایط و بازار کار رشته ام گفتم و یکم از کبک اطلاعات دادم، از هزینه زندگی تو کبک پرسید،و منم گفتم برای یه مجرد بدون اجاره استودیو حدودا 1200 دلار کانادا لازمه، یکمم سرچ قاشق چنگال و قابلمه و…. داشتم که نشون دادم از پشت شیشه اما نخواست، بعد درباره کارهام پرسید و دلایل درومدنم از اونجا واینکه کار فعلیت چیه و کجاست و چه طور شرکتیه و از این حرفا، شرح وظایف و پست فعلی ام رو هم پرسید و توضیح دادم، بعد درباره نظام پرسید و اینکه چطوری عضو میشی؟ منم فرم های نظام رو نشون دادم، گفت نمیخوام فقط توضیح بده و اینکه چرا باید عضو نظام باشی؟ بعد از خیابون های کبک پرسید که من فقط شربروک رو میشناختم و گفتم صادقانه همینو میشناسم( این تنها سوالی بود که نتونستم درست و حسابی جواب بدم) بعد از مدارکم پرسید منم از دیپلم و فوق دیپلم گفتم که اونم کامپیوتره و تا قبل بخوام با لیسانس کار پیدا کنم میتونم با دیپلم مشغول بشم تا اجازه کار از نظام بگیرم، گفت چطوری کار پیدا میکنی؟ و من گفتم امپلوا کبک و سرچ هارو نشون دادم که تو سه عنوان گرفته بودم اما حتی یه نگاه هم بهشون نکرد، بعد گفت سی وی کبکی چطوریه که من گفتم دارم، گرفت و بسیار بسیار با دقت نگاه کرد و مثل یه برگه امتحانی تصحیح کرد و روش یه چیزهایی نوشت و نگه داشت، پرسید مدل از کجا آوردی و من پاسخ دادم. بعد رسید به بخش دلچسب انگلیسی اولین سوال، سطح انگلیسیت چیه؟ دیروز چکار کردی؟ و دوباره فرانسه، اگه قبول بشی چکار میکنی؟ گفتم خونه میگیرم و دنبال کار میگردم، همین جاها بود که گفت شما سطح زبانت الان ب دو نیست و من گفتم بابا بخدا استرس داره منو میکشه درک کن،گفتم بابا من گرامر سطح بالا استفاده کردم تو کلماتم کلی،شرطی،ژقوندیف،سوبژنتیف،گفت موسیو شما مونث و مذکرو نمیدونی و داعم اینارو قاطی میکنی،دیگه حرفی واسه گفتن نداشتم خدایی،چون نمیدونستم چند تا لا رو لو گفتم و برعکس، خلاصه گفت برو من باید بررسی کنم و با نامه توسط پست بهت خبر میدم، منم از اتاق درومدم و آدرس جدیدم رو نوشتم و دادم رسپشن و خدافظی کردم. ( نمیدونم به درد کسی میخوره شرح مصاحبه من یا نه، اما نکتهبسیار مهم اینه که رو س و خیلی حساسیت وجود داره حتما آماده کنید و مفید و مختصر از دو صفحه هم بیشتر نشه،قطعا یه سری سوال ها رو یادم رفته اما فکر میکنم تمام مطالب مهم رو گفتم، امید وار م که نامه ی سی اس کیو ی منم بزودی بیاد تا از این استرس لعنتی خلاص شم، موفق باشید
کبک فرندز 